ترید

مدیریت ریسک چیست؟

میگویند 90 % کسانیی که وارد فارکس میشوند ، بازنده هستند.فکر میکنید چرا؟

یا اینکه چرا 10 % ثروتمندان- توجه کنید میگویم ثروتمندان نه پولدارها- در بدترین شرایط اقتصادي ورشکسته نمی شوند؟

بازندگان مدیرت سرمایه بلد نیستند یا شاید سیستم معاملاتیشان ریسک به ریوارد مناسبی ندارد؟

علت اصلی برندگان این است که مدیریت ریسک و سرمایه دارند.یک ثروتمند هیچوقت بیشتر از % 10 سرمایه اش را در بازارهاي پر ریسک ، سرمایه گذاري نمیکند.شما اگر به وارن بافت 1000 دلار سرمایه بدهید و بگویید همین بازاررا تست کند(بدون هیچ شناخت قبلی از بازار)، با 10 % یا کمتر وارد میشود.تا بتواند در دراز مدت پایدار و باقی بماند.چون میداند براي تجربه و موفقیت، نیاز به سرمایه و آزمون و خطا دارد و در طول یک دوره ي زمانی باید سرمایه اش را حفظ کند تا بتواند تصمیم بگیرد آیا می خواهد به کارش در این بازار ادامه بدهد یا نه.

حالا فرض میکنیم شما از بازار جهانی خوشتان آمده و می خواهید ببینیدآیا می توانید در کنار بازار بورس این بازار را هم یاد بگیرید و ازآن کسب درآمد کنید؟ دانش اولیه براي شروع را کسب کرده اید .حالا باید چکار کنید؟

براي باقی ماندن در بازار پر ریسکی مثل فارکس نیاز به شناخت و تجربه داریم و شناخت و تجربه مسلتزم صرف زمان و سرمایه است.اگر زمان ندارید که روزي حداقل 2 ساعت رو به این بازار اختصاص بدهید ، راهی براي پیشرفتتان وجود ندارد.

اگر فکر کنید که در این بازار بزرگ و پر ریسک، در عرض مدت کوتاه پولدار میشوید ، محکوم به شکست خواهید شد و به جمع 90% خواهید پیوست .

همونطور که میبینید در بازار کوچکی مثل بورس خودمان یه شبه نمیشود پولدار شد .

ببینید دوستان زمانی طول میکشه تا با بازار آشنا بشید و تجربه کسب کنید و هر چی این زمان گذاشتن بیشتر باشد، مسلما زودتر با مارکت آشنا خواهید شد .در شروع باید تمرین کنید تا بازاررو بشناسید .مثل هر بازار دیگه اي که شما می خواهید واردش بشوید و سرمایه گذاري کنید، این بازار هم نیاز به آزمون و خطا دارد.

خیلی میبینم که وارد بازار میشوند، 1000 دلار سرمایه میگذارند و انتظار دارند این پول با تجربه ي کمی که دارند و توجهی که به آموزه ها ندارند ، برایشان معجزه کند و وقتی بدون توجه به اصول مدیریت ریسک وارد بازار میشوند و پولشان از دست میدهند، میگویند بروکر کلاهبرداراست و ما را دچار ضرر کرد اما اگر سود کنند خودشان بودند که سود کردند بنابراین اگر می خواهیم جزو 10% کسانی باشیم که حداقل می خواهیم بازار را تست کنیم و بعد تصمیم بگیریم که دوستش داریم یا نه، بهتراست مدیریت ریسک و سرمایه را بلد بشویم و متعهد به عمل کردن به آنها باشیم.

حاشیه یا مارجین

هر زمانی که معامله اي انجام می دهید ، درصد مشخصی از حساب شما به عنوان مارجین لازم اولیه کنار گذاشته می شود حاشیه یا مارجین بر اساس اهرم محاسبه میشود ، ولی براي فهمیدن حاشیه ، فعلا به اهرم فکر نکنید و فرض کنید که حسابی دارید بدون اهرم و یا اهرم 1:1

حاشیه مقدار پولی است که در یک معامله شرکت میکند . فرض کنید که یه حساب دارید که در آن10000 دلار پول دارید و میخواهید 1000 € یورو در مقابل دلار بخرید . چه مقدار دلار باید براي این معامله پرداخت کنید.

تقریبا 1,0800 است . این بدان معنی است که هر یورو ، 1,0800 دلار ارزش دارد . پسبراي خرید 1000 EUR/USD نرخ

یورو باید مبلغ 1080 دلار پول بدهید.

خرید ) بگیرید یعنی یورو دلار بخیرید ، 1080 $ از حساب شما در این معامله شرکت ) long position اگر شما یک

را روي 1000 تنظیم میکنید و کلید خرید را فشار میدهید ، مقدار (volume) میکند . یعنی وقتی شما در هنگام خرید مقدار $1080 دلار از حساب شما براي خرید 1000 یورو پرداخت میشود . این مقدار 1080 $ دلار ، حاشیه یا مارجین خوانده میشود. حال اگر شما این معامله را ببندید ، این 1080 $ دلار آزاد خواهد شد و پول به حساب شما برخواهد گشت.

1:100 هست . براي خرید 1000 یورو در مقابل دلار شما باید (Levrage ) حال فرض کنیم که حساب شما داراي اهرم

0,01 مبلغ را پرداخت کنید . بنابراین براي خرید 1000 یورو در مقابل دلار شما تنها 10,08 $ باید پرداخت کنید.

با یک حساب که داراي اهرم 1:100 هست بخرید ، چه مقدار EUR/USD حالا شما محاسبه کنید . اگر بخواهید یک لات

حاشیه از حساب شما در معامله شرکت میکند ؟

lot ERU/USD = 100،000 Euro USD1

ERU/USD rate :1,0800

100000$ x 1,0800 = 108،000,00

بنابراین شما باید 108000 $ داشته باشید که با اهرم 1:100 ؛ حساب شما خواهد شد : $ 1080

مدیریت سرمایه و روانشناسی معاملات در بازار مبادلات ارز

براي ورود به هر بازار و حرفه اي مهم ترین انگیزه و دلیل براي اغلب افراد کسب درآمد می باشد حال آنکه شرایط گوناگون شخصی، اجتماعی و بازده درآمد می تواند در انتخاب مسیر و نوع کار یا سرمایه گذاري تاثیر گذار باشد.

اگر بخواهیم بی پرده با اغلب کسانی که می خواهند وارد بورس هاي با فراریت بالا مانند (مبادلات ارز، طلا، نقره، نفت و غیره) صحبت داشته باشیم باید اذعان کنیم که شرایط ورودي و سرمایه گذاري در این بورس ها بسیار آسان می باشد و با توجه به ریسک موجود نیز بازده سرمایه میتواند تا ده ها و صد ها برابر باشد اما از یاد نبریم که ماهیت فرار و بازیگران زیاد این بورس ها باعث به وجود آمدن ضوابط خاص شده است که این ضوابط از قوه تشخیص بسیاري افراد پنهان می باشد. بیشتر از آن که در این بورس ها فرد در حال رقابت با بازیگران دیگر باشد در حال رقابت با خود و محک زدن دانش، تجربه و شرایط روحی روانی خویش در بورس می باشد.

براي موفقیت در بورسهاي این چنینی سه عامل مهم در موفقیت فرد نقشدارد.

الف: دانش و تجربه

ب: مدیریت سرمایه

ج: نگرش و روانشناسی

در صورتی که سرمایه گذار هر یک از عوامل فوق را نادیده بگیرد و یا در اجراي اصول کوتاهی نماید مستقیما باعث زیان خود شده و قسمت قابل توجهی از سرمایه خود را از دست خواهد داد. تجربه نشان داده است افرادي که از دانش و تجربه کافی برخوردار نبوده و یا مدیریت ریسک و سرمایه را جدي نمی گیرند و افرادي که نگرش صحیحی به معاملات نداشته و بر خود تسلط کافی ندارند، سرمایه خود را در زمانی کوتاه از دست می دهند.

توجه داشته باشید که این بخش، قسمتی کوچک از کل دوره می باشد ولی با این وجود رعایت، تسلط و بکارگیري تمامی پیشنهادهاي این قسمت به طور مستقیم با ماندگاري و سودآوري سرمایه گذاري نسبت مستقیم دارد. بنابراین توجه و تمرکز فراوان شما نسبت به این قسمت را براي موفقیت امري واجب و ضروري می دانم.

شناسایی و استفاده از اصول احتمالات در معاملات

پیش بینی ریاضی، فرآیند بسیار مهمی در ترید است. شما میتوانید این علم رابه نفع خودتان بکار ببرید و یا اجازه دهید بازار از آن به نفع خویش استفاده کند.

همانطور که قبلا گفته شد براي موفقیت در بازار و کسب سود مداوم به سه عامل کلی نیاز داریم، نقش و اهمیت سه عامل بالا تا حدي می باشد که ایراد و نقصان در اجراي هر کدام از آنها منجر به از دست رفتن کل حساب خواهد شد. به عنوان مثال در صورتی که تریدر به دو عامل “دانش و تجربه” و “نگرش و روانشناسی ”تسلط کافی داشته باشد ولی اصول مدیریت سرمایه را براي تعیین حجم معاملات در نظر نگیرد، پس از مدت کوتاهی سرمایه اش را از دست خواهد داد.

عامل دیگري که شانس کسب در آمد و افزایش حساب را براي معامله گران کمتر می کند میزان اسپرد و تفاوت نرخ خرید و فروش می باشد.

اگر شما به صورت کاملا اتفاقی در بازي شیر یا خط شرکت کنید شانس پیروزي و بخت شما کاملا برابر و 50 درصد می باشد حال آنکه در بازار هاي مالی شما شانسی برابر 50 در صد ندارید و بابت هر معامله مبلغی را به عنوان کارمزد (اسپرد) به کارگزار خود می پردازید. در این صورت حتی اگر شانس موفقیت سیستم تحلیل و پیش بینی شما 50 در صد باشد باز هم در بلند مدت شما یازنده خواهید بود چرا که به مرور سرمایه

شما تحلیل می رود. بنابراین باید سیستمی را پیدا کنید که شانسموفقیت تان را به بیش از 50 در صد برساند. مساله دیگر میزان سرمایه اي

می باشد که بر اساس آن معامله می کنید.

دوباره به مثال شیر یا خط بر میگردیم من 1 دلار و شما 10 دلار دارید با هر شیر من یک سنت برنده و با هر خط یک سنت می بازم در

صورتی من کل پولم را از دست می دهم که شما 100 خط متوالی بیاورید و شما در صورتی می بازید که من 1000 خط متوالی بیاورم. در

صورتی که بین ما کسی مانند بروکر کارمزد نگیرد!!! حال اگر هر شیر 25 سنت مرا برنده و هر خط 25 سنت مرا بازنده کند چه اتفاقی روي

می دهد؟ بعد از چهار خط متوالی من سرمایه ام را از دست می دهم و بعد از 40 شیر متوالی شما سرمایه خود را از دست می دهید، شانس

چهار احتمال متوالی بیشتر است یا 40 احتمال متوالی؟

کاملا معلوم است که احتمال از دست رفتن سرمایه من 10 برابر احتمال سرمایه شما می باشد. احتمالات این بازي در بازار مبادلات ارز کاملا

عینیت دارد و در صورت استفاده از سرمایه کم یا لوریج بالا احتمال بازنده شدن و از دست رفتن سرمایه بسیار زیاد می باشد. براي این منظور

غیر از تلاش براي افزایش شانس موفقیت در معاملات، با سرمایه زیاد یا لوریج کمی وارد بازار شوید تا احتمال بازنده شدن شما در مقابل بازار

کاهش یابد.

آشنایی با دراو داون

دراوداون نشان دهنده حداکثر افت سرمایه از مقدار ماکزیمم می باشد و عموما به صورت درصد بیان می گردد. به عنوان

مثال اگر یک معامله گر حساب 20000 دلاري داشته باشد و با ضرري معادل 5000 دلار، حساب خود را به 15000 دلار برساند

این است که اگر یک معامله گر درصدي drowdown را تجربه کرده است. نکته جالب توجه در مورد drawdown 25 درصد

ضرر کند، براي بازگشت به رقم اولیه باید درصدي بیش از آن مقدار را سود کند! اجازه بدهید مثالی بیاوریم :معامله گري 20000

دلار سرمایه دارد. 50 درصد سرمایه خود را ضرر می کند و سرمایه او به 10000 دلار می رسد. حال اگر وي بخواهد به رقم

20000 دلار اولیه برگردد، باید سرمایه فعلی خود را دو برابر کند. یعنی براي جبران 50 درصد ضرر، باید 100 درصد سود کند که

این کار بسیار دشواري است.

داشته باشد، براي جبران آن باید 11,11 درصد سود کند… drawdown به همین ترتیب اگر معامله گر 10 درصد

به توجه به مطالب فوق، معامله گر باید توجه داشته باشد که “حفظ سرمایه و ضرر نکردن در اولویت قرار دارد”

شناسایی اصول استفاده از نسبت سود به ضرر (ریسکبه ریوارد)

می باشد. قبل از R/R) یا (Risk/Reward یکی از مهمترین اصول مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه رعایت نسبت زیان به سود انجام هر معامله شما باید بدانید سود احتمالی که از آن معامله توقع دارید چقدر است و براي به دست آوردن این مقدار سود حاضرید چه میزان از سرمایه خود را به خطر بیندازید. آیا منطقی است که براي به دست آوردن یک سود 1000 دلاري، 5000

دلار ریسک را بپذیریم؟ قطعا پاسخ منفی است. اصول مدیریت ریسک بیان می کند که در هر معامله، میزان ریسک حداکثر باید

نصف سود مورد انتظار باشد. یعنی اگر براي یک معامله فرضا 30 پوینت استاپ لاس در نظر گرفته اید، حد اقل 60 پوینت یا بیشتر را باید به عنوان تارگت در نظر بگیرید. اگر فرصت معاملاتی پیش بیاید که نتوانیم این نسبت را براي آن به کار گیریم، توصیه اکید

این است که کلا از آن معامله صرف نظر کنیم.

شناسایی اصول محاسبه حداکثر میزان ضرر بر اساسسرمایه

معمولا معامله گران مبتدي به دو صورت موجودي حسابشان را از بین می برند یا با نگذاشتن حد ضرر (استاپ لاس) و یا با معاملات زیان آور پشت سر هم. در حالت اول براي افراد مبتدي حد ضرر مانند محافظی محکم جلوي از بین رفتن حساب را می گیرد اما آنها عموما با نگذاشتن حد ضرر اجازه می دهند ضررشان انباشته شود. شاید چندین معامله برایشان پیش بیاید که با نگذاشتن حد ضرر، معامله پساز مدتی وارد سود شود اما حتما پس از مدتی به دامی گرفتار می شوند که بازار بر خلاف جهت آنان حرکت می کند و موجب از بین رفتن کل سرمایه در یک معامله می شود.

حالت دوم در صورتی پیش می آید که معامله گر مدیریتی بر ضررهاي خویش ندارد و اجازه می دهد ضررهاي متوالی و بعضا بزرگ موجودي

حسابش را از بین ببرند .براي پیشگیري از این حالت توصیه می شود در هیچ معامله واحدي، مقدار حد ضرر (استاپ لاس) بیش از 3 درصد

کل موجودي سرمایه نگردد و در هیچ زمانی مجموع مقدار حد ضرر (استاپ لاس) معاملاتی که همزمان باز هستند بیش از 6 درصد موجودي

حساب نباشد. به عنوان مثال براي حسابی 1000 دلاري حداکثر ریسک یک معامله در صورت رسیدن بازار به حد ضرر باید 30 دلار باشد و

پیرو این قضیه تنظیم لات (حجم) معامله انجام شود و هیچ زمانی ریسک مجموع معاملات همین حساب نباید بیش از 60 دلار بشود.

توصیه می شود معامله گران براي هر بازه زمانی خود حد ضرري خاص داشته باشند .به عنوان نمونه در صورت 6درصد زیان در روز یا 10

درصد زیان سرمایه در هفته از معاملات دست کشیده و علت زیان هاي خود را بر اساس روش معاملاتی خود و مدیریت سرمایه مورد بازبینی

قرار دهند و پس از بررسی و رفع اشکالاتی که باعث به وجود آمدن معاملات زیان ده شده است فعالیت خود را از سر گیرند.

جمع بندي : مراحل اصولی انجام یکمعامله

آن چه درباره مدیریت سرمایه و روانشناسی ترید (معاملات) تا به اینجا گفته شد قسمتی از اعمال و محاسباتی می باشد که باید مد

نظر قرار دهیم. براي عملی کردن اطلاعات بالا در قسمت انتهایی این بخش، نمونه عملی و قدم هاي لازم براي مدیریت سرمایه را

یادآوري می کنیم. فراموش نشود که این قدم ها باید مو به مو اجرا شود و تخطی از قسمتی از آن مساویست با از دست دادن

سرمایه. براي مدیریت سرمایه این قسمت را یا کامل مطابق دستورات اجرا کنید و یا به روش خود بازگردید.

-1 تحلیل بازار : بر مبناي سیستم خود بازار را تحلیل کنید جهت آنرا تشخیصدهید و آماده معامله بشوید. اگر سیستم شما

سیگنالی نمی دهد از وارد شدن به بازار بپرهیزید.

-2 تشخیصنقطه خروج : حد ضرر و سود خود را قبل از آغاز معامله تایین کنید. تایین حد ضرر و سودتان باید بر اساس تحلیل و

سیستم معاملاتی شما باشد نه عوامل دیگر. اگر سیستم و روش شما حد سود و زیانتان را مشخصنکرده از وارد شدن به بازار

بپرهیزید.

-3 ریسک به ریوارد : بعد از آنکه سیستم معاملاتی شما نقاط خروج را براي شما مشخصنمود، ببینید که آیا ریسک به ریوارد شما

منطقی است یا خیر. اگر نسبت زیان به سود در قالبی که گفته شد نمی گنجد، بهتر است از از انجام معامله پرهیز کنید.

-4 محاسبه سه درصد زیان : محاسبه کنید سه درصد زیان از کل حسابتان چه مقدار می شود. اگر می خواهید بیش از سه درصد

پول خود را روي یک معامله ریسک کنید از ورود به بازار بپرهیزید.

-5 ارزش هر پوینت زیان- سه درصد پول(دلار) حسابتان را بر میزان پوینت هایی که براي حد ضررتان در نظر گرفته اید تقسیم

کنید به این صورت مشخصمی شود هر پوینت ضرر شما چه میزان ضرر به شما تحمیل می کند.

اگر این محاسبات را بی ارزش می دانید تا زمانی که آنها را محاسبه نکرده اید از ورود به بازار بپرهیزید.

-6 محاسبه مارجین براي هر پوینت – حال که فهمیدید اگر بازار در خلاف پیش بینی شما برود هر پوینت آن چه میزان ضرر براي

شما به همراه دارد ارزش هر پوینت زیان را در 100 ضرب کنید.(یا میزان مارجین براي یک پوینت استاندارد آن جفت ارز را

محاسبه کنید و سپس با نسبت بندي مارجین و لوریج ارزش هر پوینت ورودي را به دست آورید) مارجین درگیر پوزیشن شما باید

به این میزان باشد.

اگر تمایل به استفاده مارجین بیشتر از محاسبات دارید به خاطر متضرر نشدن از ورود به بازار بپرهیزید.

-7 مارجین کراس ریت ها – براي ارزهایی که طرف دوم آنها دلار است به محاسبات این قسمت نیازي نیست اما اگر ارز طرف دوم

دلار نیست باید مارجین بدست آمده قسمت قبل را در نرخ برابري لحظه اي آن ارز نسبت به دلار ضرب کنید تا مارجین آن معامله

بدست بیاید.

اگر 7 قانون مدیریت سرمایه بالا را رعایت کرده اید دیگر دلیلی براي تعلل وجود ندارد از معامله خود لذت ببرید. وارد بازار شوید و

نگرانی از بابت مدیریت سرمایه نداشته باشید در بدترین حالت شما سه درصد زیان می کنید که در آینده قابل جبران است.

آشنایی با اشتباهات رایج معاملگران مبتدي

-1 کمبود دانش: یکی از اصلی ترین دلایل معاملات زیان آور، کمبود یا نداشتن دانش و آگاهی لازم نسبت به شرایط و واقعیات بازار می باشد. معامله در بازار مبادلات ارز نیز مانند هر حرفه دیگر، نیازمند دانش و تجربه کافی است.

-2 معاملات احساسی :این مورد آسیب رسان ترین دلیل براي از بین رفتن حساب می باشد. معاملاتی که برگرفته از برنامه و روش معاملاتی نیست با احساس تریدر سرو کار دارد و به علت اینکه براي این معاملات از تفکر و تعقل استفاده نشده عموما زیان

آور هستند. احساسات گوناگونی می تواند در معاملات دخیل باشد اما یک نکته در تمام احساسات معامله گران یکسان است، تمامی

معاملات احساسی منجر به ضرر میگردند. احساس غالب، در اکثر موارد طمع براي کسب سود بیشتر است. در حالی که جلوگیري از

ضرر نکته مهم تري است .احساسات خود را بشناسید و در زمان ترید کردن تا حد امکان آنها را کنترل کنید.

معمولا به این دلیل انجام می شود که معامله گرتمایل دارد تمام حرکت هاي (over trading) -3 معاملات زیاد :معاملات زیاد

بازار را بدون کم و کاست شکار کند. این امر تقریبا محال است و بزرگترین تحلیل گران و معامله گران دنیا نیز این کار را انجام نمی

دهند.

-4 معامله با حجم زیاد :حجم زیاد معاملات، ریسک سرمایه گذار و آسیب پذیري سرمایه را افزایش می دهد. هنگامی که یک

معامله گر با حجم بالا معامله می کند، با تعداد کمی معامله ضررده می تواند کل حساب خود را از دست بدهد.

-5 اعتماد به پیشبینی دیگران :از معاملات دیگران برداشت و الگوبرداري نکنید، شرایط حساب، دیدگاه و دلایل افراد با

یکدیگر براي حضور در بازار متفاوت است. هر کسی حتی در صورت استفاده از پیش بینی دیگران مسئول حساب خویش است ،

مگر آنکه کل مدیریت حساب خویش را به تریدري دیگر بدهد. تا حد امکان از تحلیل خود پیروي کنید.

-6 نداشتن حد ضرر (استاپ لاس 🙁نداشتن استاپ لاس به معنی این است که معامله گر حدي براي اشتباه خویش متصور

نیست، هر انسانی امکان اشتباه دارد و حد ضرر امکانی براي جلوگیري از فاجعه بار بودن اشتباهات می باشد. قبل از آغاز معامله حد

ضرر خود را بشناسید. در زمان معامله اغلب معامله گران تحت تاثیر ترید خود قرار می گیرند و از لحاظ روانی برایشان سخت است

که حد ضررشان را بپذیرند. در زمان معامله تغییر حد ضرر عموما منجر به زیان هاي بیشتر می شود. هیچ زمانی حد ضرر خود را

خلاف جهت معامله خود تغییر ندهید. یعنی مقدار حد ضرر خود را بیشتر نکنید.

-7 معامله در ساعات نامناسب :آشنایی نداشتن با میزان نوسان بازار در ساعات متفاوت هر جفت ارزي می تواند باعث تخمین

هاي اشتباه معامله گران شود. ارزهاي اروپایی در مقابل دلار، در ساعات بازار توکیو نوسانات زیادي ندارند و نباید براي معاملات در

این ساعات سودهاي زیادي متصور بود و یا در ساعات اولیه بازار لندن و نیویورك نباید نوسانات کوتاه و کوچک ما را از نوسانات

بزرگی که بازار در پیش دارد غافل کند.

-8 معامله یکارز نه یکجفت ارز :ما در اصل ارزش برابري دو ارز را معامله می کنیم. با تحلیل صرف عوامل تکنیکال یا

فاندامنتال یک کشور نمیتوان نتیجه گرفت که یک جفت ارز در چه جهتی حرکت خواهد کرد. شاید فاندامنتال و تکنیکال ارز

مقابل، شرایط متفاوتی را براي برابري آن جفت ارز رغم زده باشد که نباید از دید معامله گر پنهان بماند.

-9 نداشتن سیستم معاملاتی :نداشتن برنامه، روش یا سیستم معاملاتی از اصلی ترین دلایل زیان می باشد. نداشتن برنامه و

روش عموما باعث معاملات احساسی می شود در حالی که روش معاملاتی به تریدر دیدگاهی براي تفسیر تمامی قیمت هاي بازار

می دهد. شاید برنامه و روش مکانیزه و کامپیتري نباشد اما حتما باید وجود داشته باشد. برنامه باید قابلیت تفسیر بازار، بازدهی در

گذشته و همخوانی با شرایط تریدر را داشته باشد. نقصان در هر کدام از این شرایط، باعث معیوب بودن برنامه و پیرو آن از دست

رفتن بخش قابل توجهی از سرمایه می شود.

-10 معامله خلاف روند :عموما بیشتر برنامه ها و روش هاي معاملاتی براي استفاده از جهت حرکت بازار استفاده می شوند. هم

جهتی معاملات با روند اصلی، امکان سود بیشتر و ریسک کمتر را به همراه دارد. تا زمانی که برنامه و روش امتحان شده شما

معاملات خلاف جهت را تایید نکرده است از معامله در خلاف روند اصلی بازار بپرهیزید.

خروج هاي بی برنامه (خروج از معاملات به خاطر ترس 🙁معامله گر مبتدي عموما با سود و یا ضرر هاي کم، از ترس

زیان هاي بیشتر از معامله خود خارج می شود و برنامه اي غیر از سیستم معاملاتی خود را در پیش می گیرد. در اغلب موارد

پتانسیل سود خود را با سود کم یا زیان از دست می دهد و پس از حرکت بازار خود را نکوهش می کند که این امر می تواند عواقب

منفی دیگري براي حساب داشته باشد.

-12 معاملات با اهداف کوچک:کسانی که براي اهداف کوچک وارد می شوند حد ضرر و سود کوچکی در نظر می گیرند

(اسکالپر ها) در اغلب موارد، حد ضررشان بیشتر از حد سودشان است و به این نکته توجه نمی کنند که بازار در کوتاه مدت، تحت

تاثیر معاملات لحظه اي می تواند جهاتی خارج از جهت اصلی خود ایجاد کند و همین تغییر جهت کوچک می تواند موجب زیان

آنها شود .معاملات با اهداف کوچک ریسک حد سود را نسبت به اسپرد افزایش می دهد. اگر یک معامله گر براي معامله اي 10

پیپ حد سود و حد ضرر را در نظر بگیرد با احتساب اسپرد، تنها با 7 پیپ حرکت بازار در خلاف جهت، ضرر می کند در حالی که

براي رسیدن قیمت به حد سود، باید بازار 13 پیپ به نفع شما حرکت کند. به نظر شما کدام قیمت نزدیکتر است و به احتمال زیاد

دیده خواهد شد؟

-13 معامله در قله ها و دره ها :افرادي که براي استفاده از تمامی یک روند تلاش می کنند زیان هاي بسیاري را متحمل می

شوند .افراد کمال طلب تنها به دنبال قله ها و دره ها هستند در حالی که قله ها و دره ها در بازارهاي دو جهته نسبی بوده و هر

زمانی امکان اینکه بازار دره ها و قله هاي جدیدي بسازد وجود دارد. این مساله را براي خود حل کنید که نمیتوان از تمام حرکات

بازار استفاده کرد. شما اگر با رعایت اصول، قسمتی از حرکت مفید بازار را هم شکار کنید، در دراز مدت سود خوبی به دست می

آورید.

-14 ساده انگاري بیشاز حد :اینکه روشهاي ساده، اصولی و کاربردي عموما بازده خوبی دارند بر هیچ کس پوشیده نیست اما

ساده انگاشتن بیش از حد معاملات، عموما منجر به زیان می گردد. باید توجه داشت بازار با شرایط و دلایل گوناگونی به حرکت در

می آید. ساده انگاري و بی توجهی به عوامل تاثیر گذار بازار عموما موجب زیان می گردد. نسبت به آنها آگاه باشید.

-15 معامله نزدیکی خبر :معامله در نزدیکی زمان اعلام اخبار مهم اقتصادي بیشتر مواقع براي ارضاي احساس سود گرفتن می

باشد. حرکات سریع و ناگهانی قیمت ها در زمان اعلام خبر می تواند هر تریدر آماتوري را وسوسه کند اما آیا نتیجه این معاملات

براي وي قابل تصور است؟ در صورت نداشتن تجربه و اشراف کامل نسبت به خبر و موضوع آن، از معامله در زمانهایی که بازار تحت

تاثیر خبر است اجتناب کنید.

-16 اطمینان به روشاشتباه :بسیار دیده شده که معامله گران با سودهاي کم تعداد و کوچک تحت تاثیر روشی قرار میگیرند و

حتی در صورت زیان آور بودن، آن را تغییر نمی دهند یا بهینه نمی سازند. دائمابا خوشبینی بی مورد به خود امید واهی می دهند

در حالی که روش یا کارایی خود را از دست داده یا حتی امتحانی کامل و درست پس نداده تا به نتیجه برسد. روش خود را

بشناسید و در صورت مشکل داشتن یا آنرا بهینه کنید و یا کلا تغییر دهید.

-17 نداشتن دستور توقف زیان (استاپ لاسنزد کارگزار :تریدرهاي مبتدي با توجیحات و دلایل گوناگون ممکن است

دستور توقف زیان خود را براي کارگزارشان مشخصنکنند. شاید با رسیدن قیمت به نقطه زیان، ایشان ضرر را بپذیرند و به صورت

دستی از معامله خارج شوند ولی حتما باید فکري هم براي حوادث ناگهانی کرد تا از زیانهاي بزرگ جلوگیري شود. قطع دسترسی به بروکر (قطع اینترنت و تلفن) و حوادث ناگهانی تغییرات قیمتی می تواند باعث شود که شما بیش از مقداري که قبل از معامله

پیش بینی کرده اید متضرر شود و در صورت بروز این اتفاق هیچ کسی پاسخ گوي شما نخواهد بود. همزمان با آغاز هر معامله

دستور زیان خود را براي بروکر مشخصکنید. بدین صورت معامله خود را براي زیانهاي بزرگ به نوعی بیمه کرده اید.

-18 توجه نکردن به معاملات باز :توجه نکردن به معاملات و دستورات باز میتواند یکی از دلایل از بین رفتن سرمایه باشد. همه

می دانیم ترید و تمرکز مداوم روي قیمتها امري کسالت آور و خسته کننده است اما غفلت و بی توجهی نیز میتواند عواقب بدي

براي موجودي حساب داشته باشد. در صورت داشتن معاملات باز بر اساس روش خود شرایط بازار را زیر نظر بگیرید خود را درگیر

معاملات متعدد نکنید چرا که با اینکار تمرکز را از بعضی از معاملات خود می گیرید. چه بسا آن معاملات سود بیشتري داشته اند

یا امکانش بوده که در ضرر کمتر متوقفشان کرد. در صورتی که احساسات بر شما قالب نمی شوند از معاملات خود غافل نشوید و

آنها را ترك نکنید.

-19 تفسیر نادرست اخبار :تفسیر نادرست اخبار شاید نشات گرفته از کمبود دانش باشد اما موارد بسیاري نیز وجود دارد که

دانش شما به حد کافی است اما تجربه عکس العمل بازار نسبت به آن خبر را ندارید. فرضیات شما براي خبر میتواند کاملا درست

باشد اما نقش تجربه و بینش براي تفسیر خبرها بسیار مهمتر و حیاتی تر از دانش می باشد. تا زمانی که تجربه لازم روي اخبار

ندارید از معامله بر اساس آنها اجتناب کنید.

-20 سپردن معاملات به شانس:سپردن معاملات به اما و اگر برگرفته از رفتار قماربازان می باشد. معاملات خود را مدیریت

کنید، براي بهبود آنها تلاش کنید و آنها را زیر نظر بگیرید. مطمئن باشید با شانس نمیتوان در بازار هاي مالی موفق شد. دانش،

تجربه و مدیریت معاملات از مهم ترین عوامل موفقیت در معاملات می باشند. سرمایه خود را به بخت و اقبال نسپارید.

-21 تاثیرپذیري از نوسانات قیمت :بسیار دیده شده معامله گران تحت تاثیر نوسانات، روش و برنامه خود را فراموش می کنند.

این تفکر در زمانهایی که بازار حرکات شدیدتري دارد شیوع بیشتري پیدا می کند .افراد در این زمان ها با این تصور که “بازار

حرکات شدیدي دارد. چرا من استفاده نکنم” از روش خود پیروي نکرده و ناخواسته موجب زیان حسابشان می شوند. تنها بعد از

قبول ضرر است که فرد می فهمد که حرکتشکاملا اشتباه بوده است.

-22 نداشتن شجاعت معامله :برخی افراد اساسا بیش از حد محافظه کار هستند. اغلب در زمانی که روششان سیگنال میدهد در

مکان لازم وارد نمی شوند و مدام در پی بدست آوردن قیمت هاي بهتر هستند. شاید در گذشته معاملات زیان آور سختی را پشت

سر گذاشته باشند که حال می ترسند. این افراد سعی می کنند مدت زیادي بازار را زیر نظر بگیرند اما در مکان لازم وارد معامله

نمی شوند و تنها بعد از حرکت بازار در جهت دلخواهشان، افسوس گذشته را می خورند. تمایل بسیار زیاد به تحلیل بازار بدون

گرفتن معامله از علامت هاي اصلی این افراد می باشد.

-23 عدم تمرکز و زمان کافی :زمان و تمرکز از مهم ترین اصولی می باشد که آنقدر بدیهی است که بسیاري از آن غافل می

شوند. اگر سیستم تحلیل و معامله شما بر مبناي این است که بعد از معامله آنرا زیر نظر بگیرید بنابراین لازم است قبل از آغاز

معامله زمان مورد نیاز را محاسبه کنید. آیا می توانید براي آن معامله تا زمان مورد نیاز، بازار را زیر نظر بگیرید؟ بسیاري هم با

اینکه می دانند نمی توانند زمان زیادي بازار را زیر نظر بگیرند سعی در این دارند در مدت کوتاهی نظر خود را بر بازار تحمیل کنند.

و بالاخره کاري انجام دهند. این افراد نیز به علت اینکه تمرکز کافی ندارند و در عین حال از روش همیشگیشان استفاده نمی کنند

اسباب زیان خود را فراهم می کنند.

-24 توجیه معاملات :توجیه معمولا زمانی بوجود می آید که معامله گر می داند که اشتباه میکند اما با فرضیات غلط، خود را

براي انجام آن معامله یا روش اشتباه توجیه می کند. فرد توجیه کننده عموما عوامل اصلی را فراموش می کند و تنها خود را با

عوامل فرعی متغیر فریب می دهد. در بسیاري موارد با خود عهد می بندد که همین یک بار اشتباهی را انجام دهد اما باز آن را

تکرار می کند و معاملات معدودي را که با توجیه اشتباه به سود رسیده مدام به خاطر می آورد. توجیه و بهانه آوردن براي معاملات

سود آور و زیان آور تنها یک نتیجه دارد و آن هم از بین رفتن حساب فرد است.

-25 تعمیم اشتباه قیمت ها :این فرضیه که در بسیاري موارد قیمت بعضی کالا ها و ارزها با هم ارتباط نزدیکی دارند بر هیچ

معامله گري پوشیده نیست اما این مساله نباید باعث بوجود آمدن فرضیات غلط بشود. با فرض اینکه میدانیم یورو به دلار و پوند به

دلار حرکات شبیه به هم دارند، نمیتوان این نتیجه را گرفت که همیشه به مانند هم حرکت می کنند. این اشتباه که معامله گران

مبتدي با تحلیل یکی از آنها بر روي جفت ارز دیگر معامله انجام می دهند میتواند فرضیه غلطی باشد. تعمیم نمودارها و قیمت ها

به یکدیگر براي انجام معاملات کاري اشتباه است که تنها از معامله گران مبتدي سر میزند.

-26 تحت تاثیر جهت قرار گرفتن :اولین و مهمترین کاري که یک تریدر انجام میدهد پیش بینی جهت آینده بازار است. شاید

شما جهت را درست تشخیصبدهید اما به علت ورود در جاي نامناسب معاملات زیان دهی انجام می دهید. تحت تاثیر جهت بازار

قرار نگیرید اجازه بدهید روش و برنامه معاملاتی شما سیگنال ورود را صادر کنند نه جهت قیمت. یعنی ممکن است شما در جهت

بازار وارد معامله شوید اما چون در جاي مناسبی معامله خود را آغاز نکرده اید، متضرر شوید.

-27 درگیر جزییات زیادي شدن :درگیر شدن با جزییات زیاد، تحلیل هاي گوناگون و استفاده از اندیکاتورهاي بسیار، تنها

باعث تشویش تریدر و بوجود آمدن سیگنالهاي اشتباه می شود. از یک یا حداکثر دو روش استفاده کنید و براي تایید سیگنال هاي

خود، از یکی دو اندیکاتور بیشتر استفاده نکنید و تا حد امکان سعی کنید چشم و گوش خود را روي سیستم ها و روش هاي

دیگران ببندید. اگر روش شما سودآور بوده چه دلیلی دارد که به دنبال تایید گرفتن از دیگر روش ها باشید؟ مگر آنکه روش شما

سود آور نباشد و به آن اطمینان نداشته باشید.

-28 نپذیرفتن اشتباه :نپذیرفتن اشتباه تنها لجبازي با خود و از بین بردن حساب خویش است. تفاوتی ندارد که تریدر یک

معامله اشتباه را نمی پذیرد و از آن درس نمی گیرد و یا کلا از یک سیستم معاملاتی اشتباه به طور مداوم استفاده می کند. بازار

محل قدرت نمایی معامله گران نیست. هیچ زمانی بازار خود را با هیچ کس هماهنگ نمی کند. این تریدرها هستند که باید خود را

با شرایط بازار هماهنگ کنند. اشتباهات خود را بشناسید، آنها را بپذیرید و از آنها درس بگیرید.اولین گام در راه موفقیت، شناسایی

اشتباهات است.

-29 کسی یکشبه پولدار نمی شود :تعریف شما از پولدار شدن چیست؟ اگر حسابتان را چند برابر کنید به خود پولدار می

گویید؟ اینها سوالاتی است که عموما تریدرهاي مبتدي جوابی برایشان ندارند. ایشان از یک سو رویاهاي بسیار بزرگ دارند و از

سوي دیگر راه رسیدن به آنها را نمی دانند .احتمال اینکه یک حساب ده هزار دلاري از بین برود یا به یک میلیون دلار برسد یک

به صد است. بسیاري افراد این مساله را درك نمی کنند و با هر معامله به دنبال سود هاي آنچنانی هستند که امري محال است.

این واقعیت که سرعت موفقیت در این بازار (مبادلات ارز) می تواند بیش از بازارهاي دیگر باشد امري واضح است اما این سرعت به

حدي نیست که با یک یا چند معامله میلیونر شوید. موفقیت پروسه اي است که زمان لازم دارد. براي موفقیت باید مجموع

سودهاي شما بیش از زیان هاي شما باشد. زمان لازم را به معاملات اختصاص دهید و مدام روشتان را تصحیح کنید.

-30 ترسدیدن ضرر :ترس احساس طبیعی انسان است که او را از آسیب دیدن محافظت می کند. اما همین احساس اگر بیش

از حد مجال یابد مانع پیشرفت و موفقیت می گردد. از اینکه معامله شما وارد ضرر شده نترسید مگر آنکه از سیستمتان پیروي

نکرده باشید. زمانی که با برنامه و روش وارد معامله شده اید ترس عاملی بی معناست که تنها می تواند جلوي سودهاي بیشتر شما

را سد کند. با بازار منطقی برخورد کنید و تلاش کنید که قبل از انجام معامله، هنگام انجام معامله و بعد از آن احساسات بر تصمیم

گیري شما تاثیر گذار نباشد.

-31 در نظر نگرفتن نسبت ریسکبه ریوارد :شما هیچ زمانی در تجارت بدون لوریج، حاضر به معامله کالایی که احتمال

ضررش چند برابر امکان سودش است نمی شوید. اما زمانی که صحبت از لوریج می شود با هدف کسب سود بیشتر این ریسک را

می پذیرید. انجام معامله اي که حد سود آن کمتر از حد ضررش است تنها استفاده از احتمالات علیه خویش است. سعی کنید به

مبادلاتی مبادرت کنید که حد زیان به سودش، یک به یک ونیم یا بیشتر است.

-32 فرضیات غلط :فرضیات غلط از مهمترین عوامل زیان ها هستند. بازارهاي با فراریت زیاد (مانند مبادلات ارز) با اینکه از

قوانین و فرضیات خاصی پیروي می کنند اما هیچ چیز در آنها ثابت و همیشگی نیست. اگر اتفاقی در گذشته روي داده هیچ

تضمینی نیست که در آینده آن اتفاق یا عکس آن حتما روي دهد. بازار ترکیب و تلفیقی از اتفاقات گذشته و حال است. براي خود

فرضیه بافی نکنید. از روش و سیستم معاملات خود پیروي کنید. تناقضات بازار را بشناسید و از فرضیاتی که اثبات نشده اند یا

متزلزل هستند پیروي نکنید.

-33 تاثیر شایعات :شایعات با اینکه مواقعی موتور متحرك بازار هستند اما زمان هاي بسیاري وجود دارد که بازار از شایعات

پیروي نمی کند از شایعات دوري کنید حتی اگر هر از گاهی درست باشند. سعی کنید از واقعیات بازار فرضیه بسازید. برداشت هاي

خود را با واقعیات بازار تطبیق دهید و سپس وارد بازار شوید. به این شکل حتی اگر متضرر شوید نگرانی چندانی ندارید چون شما

کاري را که درست بوده انجام داده اید.

-34 فریب سرعت بازار :حرکت شدید بازار در یک جهت، تضمین کننده ادامه حرکت در آن جهت نیست. این مساله در اغلب

بازارهاي مالی مشاهده می شود و باعث زیان بسیاري از مبتدي ها می گردد. اگر پیش بینی کرده اید که بازار در دو روز آینده به

هدف سود شما می رسد و بازار در عرض چند ساعت به قیمت مورد نظر رسید هیچ تضمینی وجود ندارد که با همان سرعت یا در

همان جهت ادامه مسیر دهد. سعی کنید در سود و ضرري که پیش بینی کرده اید از بازار خارج شوید وسرعت بازار شما را فریب

ندهد. اغلب روندهایی که مدت هاي طولانی دوام میاورند، در نمودار قیمت شیبی بین 45 تا 55 دارند. گرچه باز هم یادآوري می

شود که شما باید در قیمت خروجی که قبل از آغاز معامله براي خود در نظر گرفته اید از بازار خارج شوید.

-35 انتقام :انتقام احساسی است که بعد از هر شکست سراغ هر انسانی می آید. معاملات زیان آور خود را شکست تعبیر نکنید.

بدون تحلیل و از روي احساس سعی در پس گرفتن پول از دست رفته خود نداشته باشید. تنها معامله گران مبتدي بعد از شکست (قطعی یا در جریان) براي جبران زیان به حجم معامله خود می افزایند. اگر زیان کردید آنرا بپذیرید. سعی کنید دلیل آنرا بیابید.

حداقل تا ساعاتی بعد از ضرر از معامله پرهیز کنید و در معامله جدید حجم آنرا افزایش ندهید.

-36 نداشتن استراحت :هر از گاهی به خود استراحت بدهید .کار کردن پیوسته انسان را خسته و دلزده میکند. نمی گویم بازار

را زیر نظر نداشته باشید اما گهگاهی از بازار فاصله بگیرید و پس از استراحت، دوباره شرایط را بررسی کنید. حتی براي معاملات

خود نیز استراحت را فراموش نکنید .اگر سیستم شما بصورتی است که نیاز به زیر نظر گرفتن بازار دارد در مواقع خستگی از

کامپیوتر خود فاصله بگیرید. ساعاتی را که فکر می کنید بازار حرکات چندانی ندارد به استراحت بپردازید و بعد به بازار برگردید.

براي کسب درآمد سلامتی خود را به خطر نیندازید. ذهن شما مهمترین ابزار حضور شما در بازار است با استراحت راندمان و بازده

کاري آنرا بالا ببرید.

-37 رویا پردازي :یکی از اشتباهات رایج معامله گران مبتدي را رعایت نکردن ریسک به ریوارد (زیان به سود) دانستیم اما نقطه

مقابلی نیز براي این اشتباه وجود دارد: معامله گرانی که حد سود به ضررشان بیش از حد رویا پردازانه است. آنها با انتخاب حد ضرر

هاي کوچک در پی سودهاي بیش از حد بزرگ هستند. ریسک به ریوارد آنها اغلب از یک به چهار فراتر است .عموما آنقدر معاملات

در سود فرو رفته خود را نمی بندند که یا آن معاملات در برگشت با صفر بسته شوند و یا در ضرر فرو روند. آنقدر ضررهاي کوچک

را می پذیرند تا زمانی که متوجه می شوند سرمایه اي براي سود هاي بزرگ و بلند مدت ندارند.

-38 اعتماد به نفسکاذب :حتما تا به حال با افرادي مواجه شدید که چون چندین بار کاري را به درستی انجام داده اند فکر

می کنند همیشه شرایط بر وفق مراد ایشان است. تصور می کنند بازار در دستان آنها است و فریب سود هاي گذشته را خورده و

پل شکست خویش را می سازند. بازار اگر در جهت آنها حرکت نکند با آن لجبازي می کنند یا از بازار و معامله خود عصبانی می

شوند اما هیچ فکر معقولی براي خروج از بحران نمی یابند. راه حل این افراد اجتناب از اعتماد به نفس کاذب است. هر میزان و

هرچه معامله سودآور داشتید در زمان حال به فراموشی بسپارید و تنها تلاش کنید در مقابل معاملات حال حاضرتان بهترین و

معقول ترین تصمیم را بگیرید.

-39 عدم آرامش:آرامش از مهمترین و بدیهی ترین عوامل ترید است. زمانی که مشکل یا مساله اي در زندگی خصوصی دارید

ترید نکنید .اصلا به بازار نزدیک نشوید. بازار مکانی براي برون رفت از احساسات منفی شما نیست. چه بسا با تحمل ضرر احساسات

منفی شما تشدید شود همانطور که همیشه توصیه شده احساس غرور و سرخوردگی ناشی از سود و زیان شما را از حالت تعادل

خارج نکند. باید بتوانید احساسات خارج از بازار را نیز در زمان ترید کنترل کنید.

-40 استفاده از ابزارهاي داراي تاخیر :استفاده از ابزارهاي داراي تاخیر مخصوصا در استفاده از روش هاي تکنیکال و فاندامنتال

می تواند عواقب وحشتناکی براي حساب شما داشته باشد. هر عامل تاثیر گذار غالبا در لحظه و خیلی زود تاثیر خود را روي قیمت

در بازار نشان می دهد .بنابراین اگر از ابزاري استفاده کنیم که بعد از یک بازه زمانی اخطار خرید یا فروش را اعلام نماید به هیچ

هستند. (Lagging) وجه منطقی نمی باشد. مهم ترین این ابزارهاي داراي تاخیر ایندیکاتورهاي لگینگ

-41 عدم یادداشت برداري از معاملات :در صورتی که واقعا به موفقیت و رسیدن به اهداف در بازار ایمان دارید حتما از

معاملات خود یاد داشت برداري نمایید. با این کار فرد از تکرار اشتباهات جلوگیري کرده و عوامل موفقیت خود را بیش از پیش شناسایی می نماید. مکتوب کردن تمامی عوامل مهم از دیدگاه یک معامله گر در کنار یادداشت احساسات در زمان معامله، روشی کمی براي مشاهده آماري کیفیت ترید شما می باشد.

-42 نداشتن راهنما :راهنما کسی است که شما را از اشتباهاتتان آگاه می کند و راه درست را به شما نشان می دهد. دیگر

معاملات احساسی انجام نمی دهید چون باید به راهنماي خود توضیح دهید. امیدوارم درك کنید راهنما بازار را براي شما پیش بینی نمی کند، او به شما فورکست نمی دهد بلکه تنها شما را از اشتباهات بر حذر می دارد. نیازي نیست راهنما حتما یک تریدر باشد. آشنایی مختصر با مبادلات ارز هم کافیست گرچه اگر راهنماي شما معامله گري با تجربه باشد بهتر است. راهنما باید از همه شرایط شما و حسابتان آگاه باشد و متعهد باشد که هیچ اطلاعاتی از زندگی خصوصی شما به دیگران نمی دهد. راهنما تاثیر فوق العاده اي در پیش گیري از اشتباهات و تصحیح آنها دارد. براي خود راهنمایی امین بیابید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا