تاریخچه کوچینگ ؛ از یونان باستان تا امروز
تاریخچه کوچینگ از آن مقولاتی است که شاید توجه کمتری به آن شده است. آشنایی با تاریخچه کوچینگ به میزان بسیار زیادی میتواند ما را با مفهوم و اصالت کوچینگ آشنا کند و ما را به درک عمیقتری از کوچینگ برساند. در این یادداشت درباره تاریخچه کوچینگ صحبت خواهیم کرد و ریشههای آن را از گذشتههای دور تا به امروز بیرون خواهیم کشید.
تاریخچه کوچینگ
تاریخچه کوچینگ، بهعنوان حرفهای که ما امروز میشناسیم، بهطور رسمی به دهه 1990 میلادی بازمیگردد. بااینحال در این یادداشت میخواهیم بسیار به عقب بازگشته و ریشههای کوچینگ را پیدا کنیم. ریشههایی که در آن به نحوی از رویکرد کوچینگ استفاده میشده است اما نام کوچینگ نداشته است.
در این زمینه پیشنهاد می کنم یادداشت «کوچینگ چیست؟» را حتماً مطالعه کنید.
اولین ردپاهای استفاده از رویکردی مشابه کوچینگ بازمیگردد به یونان باستان. در ادامه نشانههای استفاده از رویکرد کوچینگ را در تاریخ پیش از ابداع رسمی واژه «کوچینگ» معرفی میکنیم.
وقتی کوچینگ نبود
اولین استفاده از تکنیکهای کوچینگ، به خیلی پیشتر از اینها و به یونان باستان بازمیگردد. در «اودیسه» هومر، شخصیت «تِلِماخوس» که فرزند «اودیسه» است، از هدایت و پشتیبانی پیرمردی دانا به نام «منتور» (واژه منتور از روی نام این شخصیت برداشت شده است) بهرهمنداست؛ در اصل آن پیرمرد تقریباً وظیفه کوچینگ و منتورینگ پسر ادیسه را بر عهده داشته است.
اما باید «سقراط» را اولین کوچ جهان نامگذاری کرد. سقراط هنگام مناظره یا آموزش شاگردان خود دقیقاً از روشی استفاده میکرد که امروز در کوچینگ استفاده میشود. او برای پاسخ به سؤال افراد، از آنها و از روی سؤال آنها، سؤال میپرسید و آنقدر این سؤالات ادامه پیدا میکرد که فرد سؤالکننده با خود دچار چالش شده و درنهایت خود پاسخ سؤال خود را پیدا میکرد. این روش محدود به یونان باستان نبود و اگر تاریخ را بهدقت بررسی کنیم، در جایجای آن استفاده از رویکرد کوچینگ را خواهیم یافت.
این روش جستهوگریخته ادامه داشت تا اینکه روستایی در مجارستان، نقطه عطف تاریخی کوچینگ شد. در قرن پانزدهم میلادی در این روستا که Kocs (با تلفظ کوچ) نام داشت، برای اولین بار کالسکهها و دلیجانهای بزرگی ساخته شد که قابلیت حمل افراد بیشتری را داشت. این کالسکهها نام خود را از روستای محل اختراع خود برداشت کرده و «کوچ» نام گرفتند و بهمرور به سراسر اروپا و جهان راه پیدا کردند. عمل راهبری این کالسکهها نیز «کوچینگ» نام گرفت.
ابداع واژه کوچینگ تا ابداع کوچینگ
بهمرور استفاده از واژههای کوچ و کوچینگ در کارهای دیگر نیز رواج یافت تا جایی که در سال 1830، واژه کوچ (Coach) بهصورت رسمی به لغتنامه آکسفورد راه پیدا کرد. طبق تعریفی که لغتنامه آکسفورد در آن زمان برای واژه کوچ ارائه داد، این واژه به افرادی اطلاق میشد که وظیفه آنها هدایت و راهنمایی دانش آموزان برای سپری کردن موفقیتآمیز امتحانات بود. حدود 30 سال بعد، همین واژه برای مربیان ورزشی بهکاربرده شد.
یکی از مهمترین چیزهایی که زمینهساز شکلگیری کوچینگ، به معنی امروزی آن شد، نیاز مدیران کسبوکار برای مدیریت بهتر بود. کسبوکار و صنعت همیشه به دنبال پاسخ این سؤال بود که چگونه میتوان عملکرد کارکنان را افزایش داده و بهبود بخشید. از ابتدای دوران صنعتی شدن، این دغدغه در میان صاحبان کارخانهها بهمرور شکلگرفته بود و هرروز، با رقابتیتر شدن بازار، نیاز به آن بیشتر احساس میشد.
با توسعه و رواج علوم «روانشناسی» و ظهور نابغهای به نام «فروید»، صاحبان کسبوکار به فکر استفاده از روانشناسی برای نیل به هدف خود افتادند. این نگاه که از اویل قرن بیستم شکلگرفته بود، از دهه 1940 شکل جدیتر به خود گرفت، تا جایی که یکی از برنامههای روتین مدیران جوان، بهرهمندی از مشاوره روانشناسی در حوزه سازمانی و مدیریت شد. این مشاورهها برای تربیت مدیران برای مقابله با مشکلات و موانع کاری بود. این رویکرد تا دهه 1960 بسیار جدی شد و رسمیت یافت.
اما تنها مباحث مربوط به کسبوکار نبودند که نیاز به کوچینگ را در خود میدیدند. از اوایل دهه 60 میلادی، همزمان با فراگیرتر شدن زندگی مدرن در میان مردم جهان، مباحث مربوط به توسعه فردی و رشد فردی با تکیهبر روانشناسی انسانگرا شکل گرفت. دو چهره معروف این حوزه؛ آبراهام مازلو (Abraham Maslow) و کارل راجرز (Carl Rogers) تأثیر شگرفی بر آن داشتند و بسیاری از مباحثی که در روانشناسی انسانگرا مطرح کردند، پایههای امروزی کوچینگ، بهخصوص لایف کوچینگ هستند.
در همین زمینه توصیه میکنم یادداشت «کوچینگ در روانشناسی» را حتماً مطالعه کنید.
ابداع کوچینگ
اولین بارقههای شکلگیری و ابداع رویکرد کوچینگ به شکل امروزی آن، با انتشار کتاب «بازی درونی تنیس» (The Inner Game of Tennis) نوشته تیموتی گالووی (Timoothy Gallwey) ایجاد شد. در این کتاب انقلابی که در سال 1974 منتشر شد، نویسنده این مسئله را اثبات میکرد که یک ورزشکار، بیشتر از اینکه تحت تأثیر مهارتهای فیزیکی خود باشد، تحت تأثیر آن چیزی است که در ذهن او میگذرد. بهبیاندیگر، گالووی اعتقاد داشت که یک ورزشکار برای پیروزی در یک بازی، باید ابتدا افکار درونی خود (مانند ترس، شک و …) شکست دهد و در «بازی درونی» خود پیروز شود؛ در اصل کلید پیروزی در خود اوست.
این کتاب، این «بازی درونی» را محدود به تنیس نکرده و آدمی را در برخورد با تمام چالشهای خود در یک بازی درونی میبیند که برای حل مشکلات و بحرانهای خود و دستیابی به موفقیت، ابتدا باید از درون خود آغاز کند.
این تئوری بهشدت مورد استقبال روانشناسان و افرادی قرار گرفت که در حوزه توسعه فردی و توسعه کسبوکار فعالیت میکردند. جان وایتمور (John Whitmore) و الکساندر گراهام (Graham Alexander) این تئوری را گسترش دادند و از آن برای ابداع مدل کوچینگ رشد (GROW) استفاده کردند. در سال 1992 و با انتشار کتاب «کوچینگ برای عملکرد» (Coaching for Performance) از وایت مور، رویکرد کوچینگ بهصورت رسمی متولد شد.
پیشنهاد مطالعه تکمیلی: «آشنایی با مدلهای کوچینگ»
گسترش رویکرد کوچینگ
رویکرد کوچینگ بهمحض شکلگیری به شکلی باورنکردنی توسعه و گسترش پیدا کرد. کوچینگ که ابتدا باهدف توسعه کسبوکارها شکلگرفته بود، با تلاش افرادی همچون «توماس لئونارد» (Thomas Leonard) به زندگی شخصی افراد نیز راه یافت و بهعنوان متدی برای بهبود زندگی مورداستفاده قرار گرفت.
توماس لئونارد که بهنوعی مبدع لایف کوچینگ یا کوچینگ زندگی محسوب میشود، در سال 1995 سازمان غیرانتفاعی «فدراسیون بینالمللی کوچینگ» (ICF) را بنیانگذاری کرد. در کنار راهاندازی ICF در ایالاتمتحده، بهمرور ICC نیز در اروپا راهاندازی شد. این دو سازمان بهسرعت گسترش پیداکرده و سالیانه اقدام به تربیت کوچهای حرفهای در سراسر جهان میکنند.
امروز
امروز کوچینگ بهعنوان یک روش پذیرفتهشده برای بهبود زندگی افراد و کمک به آنها برای دستیابی به اهدافشان در تمامی جنبههای زندگی شناخته میشود. کوچینگ در شاخههای اصلی لایف کوچینگ و بیزینس کوچینگ و زیرشاخههایی همچون کوچینگ رشد فردی، سلف کوچینگ و … مورداستفاده قرار میگیرد.
برای اطلاعات کاملتر در اینباره، یادداشت «انواع کوچینگ» را بخوانید.
در کشور ما نیز همچون بسیاری از کشورهای جهان، در حال حاضر کوچینگ در حال گسترش است. کوچهای بسیاری در ایران در حال فعالیت هستند که بسیاری از آنها بسیار باتجربه و بادانش هستند که بهصورت رسمی مورد تائید ICF بوده و مجوز برگزاری دورههای کوچینگ را از این سازمان اخذ کردهاند.
پریسا موسائی، کوچ ICF و ICI، ازجمله کوچهایی است که در حال حاضر اقدام به برگزاری دورههای لایف کوچینگ، کوچینگ فردی و سلف کوچینگ میکند.