ترید

آشنایی با دانش مالی رفتاری Behavioral finance چیست؟

موضوع دانش مالی رفتاری (Behavioral Finance) از جمله مباحث جدیدی است که در دو دهه گذشته توسط برخی از اندیشمندان مالی مطرح گردیده و به سرعت مورد توجه اساتید، صاحبنظران و دانشجویان این رشته در سراسر دنیا قرار گرفته است به گونه ای که امروزه این مباحث موجب شکل گیری شاخه مطالعاتی مستقلی در دانش مالی گردیده است. این موضوع در مطالعه آموزش فارکس بسیار کلیدی است.

مالی رفتاری مطالعه تأثیرات روانشناسی بر سرمایه گذاران و بازارهای مالی است. این موضوع بر توضیح این فضیه تمرکز دارد که چرا سرمایه گذاران اغلب به نظر می رسد کنترل رفتار مالی خود را ندارند، و گاهی بر خلاف منافع خود عمل می کنند، و بر اساس سوگیری های شخصی به جای حقایق تصمیم می گیرند. وقایع مرتبط با reddit، Gamestop، Robinhood و Melvin Capital در اوایل سال 2021 نمونه‌ای از اخبار امروزی است که نشان می‌دهد چگونه سرمایه‌گذاران غیرمنطقی، مغرضانه و احساسی بازارها را حرکت می‌دهند. در این مقاله به تعریف مالی رفتاری می پردازیم و اجزای آن را برای درک بهتر تجزیه می کنیم.

تعریف دانش مالی رفتاری: مالی رفتاری به چه معناست؟

مالی رفتاری مطالعه تأثیرات روانی بر سرمایه گذاران و بازارهای مالی است. در هسته خود، مالی رفتاری در مورد شناسایی و توضیح ناکارآمدی و قیمت گذاری نادرست در بازارهای مالی بحث می کند. از آزمایشات و تحقیقات استفاده می کند تا نشان دهد که انسان ها و بازارهای مالی همیشه منطقی نیستند و تصمیماتی که می گیرند اغلب ناقص است. اگر تعجب می کنید که چگونه احساسات و سوگیری ها باعث افزایش قیمت سهام می شوند، امور مالی رفتاری پاسخ ها و توضیحاتی را ارائه می دهد.

مالی رفتاری از نتایج کار روانشناسان دانیل کانمن و آموس تورسکی و اقتصاددان رابرت جی شیلر در دهه 1970-1980 سرچشمه گرفت. آنها تعصبات ناخودآگاه فراگیر و عمیق و اکتشافی را در نحوه تصمیم گیری مردم به کار گرفتند. تقریباً در همان زمان، محققان مالی شروع به پیشنهاد کردند که فرضیه بازار کارآمد (EMH)، یک نظریه رایج که بازار سهام به روش‌های منطقی و قابل پیش‌بینی حرکت می‌کند، همیشه تحت بررسی قرار نمی‌گیرد. در واقعیت، بازارها به دلیل تفکر معیوب سرمایه گذاران در مورد قیمت ها و ریسک، پر از ناکارآمدی هستند.

در دهه گذشته، مالی رفتاری در جوامع دانشگاهی و مالی به عنوان زیر شاخه ای از اقتصاد رفتاری تحت تأثیر روانشناسی اقتصادی مورد استقبال قرار گرفته است. مالی رفتاری با نشان دادن چگونگی، زمان و چرایی انحراف رفتار از انتظارات منطقی، طرحی را ارائه می‌کند تا به همه کمک کند تا در مورد امور مالی خود تصمیمات بهتر و منطقی‌تری بگیرند.

درک رفتار اقتصادی و روانشناسی اقتصادی

بخشی از موضوع دانش مالی رفتاری شناخت رفتار اقتصادی و روانشناسی اقتصادی رشته ای است که به آن اقتصاد رفتاری می گویند. از روانشناسی و اقتصاد استفاده می کند تا بررسی کند که چرا مردم گاهی اوقات تصمیمات احساسی و نه منطقی می گیرند و چرا رفتار آنها از پیش بینی های مدل های اقتصادی پذیرفته شده پیروی نمی کند. به دنبال پاسخی برای سوالاتی مانند این است که چرا حتی سرمایه گذاران باتجربه خیلی دیر خرید می کنند و خیلی زود می فروشند، یا اینکه چرا شخصی از حساب پس انداز خود برای کمک به پرداخت بدهی های هنگفت کارت اعتباری استفاده نمی کند. حتی ناهنجاری‌هایی مانند مزیت‌های کوچک اما قابل اندازه‌گیری شرکت‌ها در بازار را بررسی می‌کند، اگر اختصارات علامت‌گذاری سهام آنها در الفبا اول باشد، یا تأثیر آب و هوا بر ارزش‌های بازار.

اقتصاد رفتاری همچنین شناسایی کرده است که خطاها و سوگیری‌های سیستماتیک به طور قابل پیش‌بینی در شرایط خاص تکرار می‌شوند و چارچوبی برای درک زمان و نحوه اشتباه افراد ارائه می‌دهند. دو نوع رفتار انسانی وجود دارد که به شدت در اقتصاد رفتاری نقش دارد:

  1. اکتشافی
  2. سوگیری

درک دانس اقتصادی و مالی

به گفته هربرت سایمون، اقتصاددان رفتاری، اکثر مردم هنگامی که با یک تصمیم پیچیده مواجه می شوند، از روش های اکتشافی استفاده می کنند. اکتشافی میانبرهای ذهنی هستند که ما از آنها برای تصمیم گیری سریع یا عدم تصمیم گیری در مورد چیزی استفاده می کنیم. سرمایه گذاران و متخصصان مالی معمولاً هنگام تجزیه و تحلیل تصمیمات سرمایه گذاری از روش های اکتشافی استفاده می کنند. اکتشافی اغلب بر اساس مفروضات یا قوانین سرانگشتی است که اغلب اما نه همیشه درست است.

یک مثال از یک اکتشافی رایج این است که فرض کنیم عملکرد سرمایه گذاری گذشته نشان دهنده بازده آتی است. اگرچه در ظاهر منطقی به نظر می رسد، اما تغییرات در اقتصاد یا ارزش کامل سهام را در نظر نمی گیرد. یک سرمایه گذار ممکن است فرض کند که از آنجایی که یک صندوق سرمایه گذاری مشترک در بازارهای نوظهور بازدهی مثبتی را در پنج سال گذشته به ثبت رسانده است، یک تصمیم معقول حفظ یا افزایش موقعیت در صندوق است. با این حال، ممکن است صندوق سرمایه گذاری مشترک در مدیریت دچار گردش مالی شده باشد یا قیمت نفت افزایش یافته باشد که برای مثال بر هزینه های حمل و نقل به این بازارها تأثیر می گذارد. یک میانبر ذهنی در تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری می تواند تأثیر نامطلوبی بر یک سبد داشته باشد.

مثال دیگر دیدن یک “قیمت فروش” و فرض اینکه معامله خوبی است زیرا کمتر از قیمت عادی است. گاهی اوقات معامله خوبی است، اما گاهی اوقات اینطور نیست. این اکتشافی مبتنی بر تمایل به باور واقعی بودن یک نقطه مرجع به دلیل نحوه گزارش آن است. در این مورد، این قیمتی است که یک برچسب می گوید قیمت عادی است. تصمیم گیری خرید بر اساس یک شماره مرجع نادرست می تواند منجر به پیامدهای مالی منفی شود.

مالی رفتاری بر چه اساسی بنا شده است؟

فرض عقلایی بودن سرمایه گذاران به عنوان مدل ساده ای از رفتار انسان، یکی از پایه های اصلی دانش مالی کلاسیک است و تقریبا تمامی نظریه های مالی کلاسیک مثل نظریه پرتفوی، بازار کارآی سرمایه، مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) و تئوری نمایندگی (Agency Theory) و نظریه های فرعی منشعب از آن ها، متاثر از این فرض است. از نظر دانش مالی رفتاری، این فرض به دلیل واقعی نبودن آن قادر به توضیح رفتار سرمایه گذاران نمی باشد.

ظهور پدیده هایی مثل حباب های قیمتی در بازار سهام، وجود نوسانات بیش از حد در قیمت سهام، واکنش بیشتر (کمتر) از اندازه سرمایه گذاران به اطلاعات جدید، در تقابل با نظریه بازار کارآی سرمایه قرار گرفته است. محققین با آزمون فرضیه های بسیاری، شواهدی را نشان می دهند که اصطلاحا به آن بی قاعدگی های بازار سهام گفته می شود که شامل خلاف قاعده های بنیادی، خلاف قاعده های تکنیکال و خلاف تقویمی است. خلاف قاعده بنیادی، بی نظمی هایی است که با ارزش گذاری ذاتی سهام بر اساس عوامل بنیادی سازگار نیست. تحلیل تکنیکال مدعی است که با مطالعه رفتار قیمت های تاریخی سهام، می توان قیمت های آتی را پیش بینی کرد. خلاف قاعده تقویمی، نشان دهنده اثرات متفاوت در قیمت و بازده سهام است که معروف ترین آن اثر ژانویه است که سابقه ای حدودا 25 ساله دارد.

نظریه بازار کارآ در دانش مالی رفتاری

همانگونه که می دانیم تمامی این خلاف قاعده ها با نظریه کارایی بازار ناسازگار است. آن چه دانش مالی رفتاری به عنوان یک شاخه مطالعاتی جدید بدنبال آن است، تلاش برای توضیح پدیده هایی است نظیر آنچه که به آن اشاره شده است. این مطالعات سعی دارد با کمک گرفتن از دانش روانشناسی و وارد کردن عوامل روانشناختی به نظریه ها و مدل های مالی، به تشریح آنچه که در بازارهای سرمایه رخ می دهد بپردازد و توضیحی قابل قبول برای رفتار سرمایه گذاران و رفتارهای بازار ارائه کند. این رشته اکنون مورد توجه دانشگاهها و فعالان بازار سرمایه قرار گرفته است و نظرات بسیاری را به خود جلب نموده است.

دانش مالی رفتاری به دلیل استفاده از مباحث روانشناسی برای تشریح رفتار سرمایه گذاران و بازارهای سرمایه از اصطلاحات و مفاهیمی استفاده می کند که در نگاه اول ناآشنا و غیر مانوس به نظر می رسد، این مشکل زمانی بیشتر می شود که بخواهیم آنها را به زبانی دیگر (فارسی) ترجمه کنیم. مطالبی که در این سری مقالات برای شما به نگارش در می آوریم، به قلم دکتر احمدبدری ترجمه شده اند و با رویکردی نوشته شده اند که به مشاوران، تحلیل گران، معامله گران، تریدرها و مدیران بازار سرمایه، بسیار توصیه می شود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا